قسمت دوم
قصه حضرت آدم در سوره مبارکه «ص» (کبر، علت امتناع شیطان و کافران از امتثال امر الهی)
اولین سورهای که قصه آدم در آن بیان شده، سوره «ص» است. این سوره از سورههای مکی محسوب میشود و بر اساس ترتیب نزول، در ردیف سیوهشتم قرار گرفته است (معرفت، 1380، ص 90).
در این سوره، گفتار حول محور رسول خدا (ص) و ستیزه با قرآن شکل گرفته است. مشرکان از اینکه «ذکر» بر شخصی از میان خودشان نازل شده که آنان را بیم دهد، تعجب کردند و با پیام اصلی آن، یعنی دعوت به توحید در الوهیت، به مخالفت برخاستند و در این راه با یکدیگر متحد شدند.
با بیان قصه خلقت آدم و عناد شیطان با انسان، ریشه این عناد را استکبار و خودبرتربینی معرفی میکند (آیات 65-88) (همو، 1394، ص 180)؛ ویژگیای که در کافران با عنوان «عزة» و «شقاق» در آیه دوم همین سوره بهعنوان ریشه دشمنی با قرآن و پیامبر یاد شده است.
آیات 71-83 این سوره به داستان حضرت آدم اشاره دارد. هنگامی که خلقت انسان با ترکیب روح الهی و جسم خاکی به پایان رسید و به علت عظمتی که این روح داشت، خداوند دستور به سجده داد، تمامی ملائکه بر حضرت آدم سجده کردند، اما تنها شیطان بود که از این فرمان سر باز زد و در ردیف کافران قرار گرفت (ص: 73-74).
همانگونه که شیطان به خاطر استکبار از پذیرفتن سجده بر آدم امتناع کرد (ص: 74-75) و علت عدم سجودش را شرافت ذاتی خود و پستی خلقت آدم دانست (ص: 75-76)، خداوند نیز علت امتناع مستکبران از اطاعت و پرستش خود را داشتن احساس برتری و خودبزرگبینی بیان میکند (ص: 8). این روحیه موجب شده که آنان به حقانیت قرآن اعتراف نکنند، هرچند نسبت به آن یقین داشته باشند. این سرکشی را ادامه میدهند تا زمانی که عذاب الهی را بچشند (طباطبایی، 1378، ج 17، ص 280).
مشرکان مکه، پیامبر را ساحر و دروغگو خواندند و از اینکه فرستادهای از طرف خدا از میان جنس بشر برگزیده شده است، تعجب کردند. علت این تهمت آن بود که پیامبر اکرم (ص) نظام شرک را بر هم زد و با کنار زدن خدایان دروغین، تنها بر معبود واحد و یگانه تأکید کرد. این امر برای کافران مکه تعجبآور بود. آنان که دعوت پیامبر را مانعی برای رسیدن به اهدافشان میدانستند، میان مردم رفتند و آنان را به پیروی از روشهای گذشته و پایداری در عبادت معبودان خیالی فرمان دادند و اعلام کردند که این تصمیم، مورد توافق بزرگان و رؤسای قبایل است.
آخرین بخش از تهمتهای مشرکان و گروههای همسو، این بود که باوجود اشراف، صاحبان قدرت و رؤسای قبایل، چرا وحی باید بر پیامبر نازل شود؟ آنان خود را برتر از پیامبر میدانستند (بهجتپور، 1390، ج 2، ص 272).
نویسندگان : سمیه عمادی خاندانی،رضا شکرانی، مهری کریمی
فصلنامه علمی پژوهشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا
💎انـجمـن علــمی، نگاهیـــے نو بـــہ اندیــشـہ ورزیــدن
کانال ایتا :
https://eitaa.com/anjomanelmiquran110