انجمن علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد

نگاهی نو برای اندیشیدن
انجمن علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد

اخبار فعالیت ها ، برنامه های پیش رو و یادداشت ها

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۴ ثبت شده است


قسمت پنجم 

قصه حضرت آدم در سوره «الاسراء» (نفی اعتماد بر شیطان و توصیه به توکل بر پروردگار) 

 

چهارمین سوره در سیر نزول قصه آدم سوره «الاسراء» است. این سوره مکی است و پیش از آن سوره «القصص و پس از آن سوره «یونس» نازل شد.( معرفت ۱۳۸۰ ص ۱۹۱ بهجت پور ۱۳۹۴، ص ۲۲۶) سوره «الاسراء»)در روایات ترتیب نزول در رده پنجاهم قرار دارد.

 

هدف سوره تقویت روحیه مومنان از برکات توکل بر خدا و رد هرگونه اعتماد و توکل بر غیر خدا در جامعه مومنان مکه است. آیات سوره در سه بخش هدف یاد شده را تأمین کرده است:

۱ - تبیین خلاصه محتوای کتب آسمانی درباره ترک اعتماد و توکل بر غیر خدا (۱ تا 10) 

۲- تبیین ضرورت توحید توکل و اجتناب از اعتماد بر دیگران (۱۱-۴۰).                                                   

٣_تطبیق موضوع توکل بر پروردگار و نفی اعتماد بر غیر خدا» در جامعه نوپای مؤمن مکی (۴۱-۱۱۱) (بهجت پور، ۱۳۹۴، ص ۲۲۴)

 

آیات (۶۱-۶۵) این سوره که قصه آدم را بیان میکند در مقام دلگرمی و یادآوری برای پیامبر است سیاق آیات حاکی از آن است که خداوند پیامبر (ص) را مأمور کرد تا به کافران مکی بگوید: هر که غیر از خدا بخوانید بدحالی را از شما دور نمی کند و آن را به خوش حالی تبدیل نمیکند (الإسراء : (۵۶) و ظاهرا منظور از این افرادی که مشرکان به غیر از خدا میخواندند فرشتگان بودند( آل غازی ۱۳۸۲ ق، ج ۲، ص ۵۲۶) و در آیه بعد فرمود: «همین درخواست کننده ها نیز نیازهای خودشان و بیم و امیدشان را از مالک مدیر خود پروردگار دارند (الإسراء، ۵۷) و همچنین در سیاق درخواست های کارشکنانه کفار در برابر دعوت پیامبر است که از او میخواستند تا معجزاتی مانند موسی بیاورد و خدا به پیامبر می فرماید ما معجزات را هنگامی میفرستیم که مخاطب را از مخالفت رسولان ترسانده و به راه آوریم اما اگر احتمال چنین تأثیری در مخاطب نرود حکمتی برای ارسال معجزه نیست و خدای حکیم کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد. گذشتگان نشان دادند که ارسال معجزه برای منکراتی مانند مکیان فایده ای ندارد (الإسراء : ۶۰ (۵۹).

 

آنگاه قصه آدم و ابلیس را خاطرنشان میفرماید که ابلیس سوگند خورد ذریه آدم را گمراه سازد و از خدا درخواست کرد که او را بر کرده اش مسلط سازد، پس خیلی بعید نیست که اکثر مردم به سوی راه ضلالت گراییده و در ظلم و طغیان و اعراض از آیات خدا غوطه ور گردند چون از یک سو فتنه های الهی احاطه شان کرده و از سوی دیگر شیطان با قشون سواره و پیاده اش محاصره شان نموده است( طباطبایی، ۱۳۷۸، ج ۱۳ ص ۱۹۸). وجه تشابه و ارتباط بیان این داستان در این قسمت سوره با آیات قبل این است که همان طور که ابلیس به خاطر حسد و تکبرش از سجده بر آدم امتناع ورزید قریش نیز به خاطر حسادت و کبرشان پیامبر را تکذیب کردند آل غازی، ۱۳۸۲ ق، ج ۲ص ۵۲۶).

 

در اینجا خداوند توجه مردم را به ضرورت اجتناب از اطاعت شیطان و اعتماد و توکل به خدا در همه امور جلب میکند گروهی از مردم به جای اینکه بر خدا اعتماد کنند، برابلیس اعتماد می کنند، با این که او قابل اعتماد نیست و دشمن انسانهاست و از همه طرف بر آن ها تسلط دارد و بر آنها نفوذ می کند و مصادیق این راه ها نیز، گسترده است.

 

روش های شیطان، به تناسب افراد و اشخاص گوناگون، متفاوت می شود و گرفتاری انسانها، یکسان نیست؛ صدای شیطان، گاه وسوسهای درونی، گاه گفتاری دوستانه ازهمسر، همکار، همکلاسی ، فرزند و... و گاه در قالب رسانه های مسلط و جهانی و ملی است. گونه دیگری از هجوم شیاطین به بنی‌آدم ، مشارکت شیطان در مال و فرزندان است که مصادیق متعددی نیز دارد. (توکل بر خدا و رابطه آن با بندگی، از مهمترین راه حلهایی رهایی از دام شیطان است )(إلسراء65)

 

نویسندگان :سمیه عمادی اندانی، رضا شکرانی، مهری کریمی

فصلنامه علمی پژوهشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا تهران


💎انـجمـن علــمی، نگاهیـــے نو بـــہ اندیــشـہ ورزیــدن

کانال ایتا:

http://@anjomanelmiquran110


قسمت چهارم

 

قصه حضرت آدم در سوره مبارکه «طه» (فراموشی ذکر و یاد خدا سبب مشقت دنیا و آخرت)

 

سوره «طه» بر اساس روایات در رده چهل و پنجم بعد از سوره «مریم» و قبل از سوره «الواقعة» قرار گرفته است ،معرفت ۱۳۸۰ ، ص ۹۰ ؛ بهجت پور (۱۳۹۲ ، ص ۳۴۵) این سوره بین سال های هفتم و یازدهم بعثت نازل شده است که سالهایی پر اختناق برای تبلیغ دین بوده است و تعداد اندکی به اسلام ایمان آوردند.  

 

غرض این سوره تذکر و یادآوری از راه انذار است طباطبایی، ۱۳۷۸، ج ۱۴، ص ۱۶۳) و با دلجویی از رسول خدا (ص) شروع میشود تا جان خود را در واداشتن مردم به قبول اسلام به سختی نیندازد؛ زیرا قرآن تنزیلی است الهی که مردم را به خدا و آیات او تذکر می دهد خواه پند بگیرند و خواه نگیرند (طه: ۸(۱) و در ادامه روشهای مختلفی برای هشدار انسانها به کار برده است نظیر بیان داستان حضرت موسی (ع)، هشدار دادن نسبت به عاقبت افعال در رستاخیر و یادآوری پیامدهای غفلت از یاد خدا اینجاست که به مناسبت بحث داستان حضرت آدم (ع) را بیان میکند و پیامد بی توجهی حضرت آدم و حوا را نسب به امر الهی یادآوری میکند.  

 

قصه حضرت آدم در این سوره با اشاره به عهدی که خداوند از آدم گرفته نهی از خوردن درخت که در سوره الاعراف چنین آمده است: «لا تَقْرَبا هَذِهِ الشَّجَرَةَ») گرچه آدم خیلی زود آن را فراموش کرده است و عزمی برای پایبندی بر سر پیمانش نیافته است - شروع میشود سپس به بیان اغوای وی توسط شیطان با برخورداری از وسوسه فرمانروایی جاودانه میپردازد و غفلت آدم از یاد خدا که باعث شد او و همسرش به مشقت گرسنگی و برهنگی در دنیا دچار شوند.  

 

تفاوتی که در بیان این بخش از قصه حضرت آدم با سوره قبلی «الاعراف» دارد در این است که افعال در این آیات به صورت مفرد بیان گردیده ؛ «فنسی»، «فتشقی» «أَلا تَجُوع فیها وَ لا تَعْرى» ، «لا تَطْمَوا فیها وَ لا تَضْحى» ، «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ»، «فَعَصَى» و «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیْهِ» و مخاطب این آیات حضرت آدم به تنهایی است؛ بدین جهت که عهد مذکور بر آدم نازل شد و روی سخن با او بود (همان، ص ۳۰۹)  

 

بیان ویژگیهای زندگی بهشتی مانند عدم گرسنگی ،تشنگی برهنگی و سختی در آن اولین عنصر جدیدی از داستان حضرت آدم است که در این سوره آمده با توجه به این که خوراک و پوشاک از ضروری ترین نیازهای انسان است. خداوند وجود همه آنها را در بهشت به آدم یادآوری کرده و نیز بیان فرموده است که استفاده از این نعمتها بدون وسیله و زحمت امکان پذیر است علت ذکر این نعمتها در بهشت با نفی و نقیض آنها که گرسنگی و برهنگی و تشنگی و سوزش آفتاب است این است که خداوند گوش آدم را با این رنج ها که وی را از آنها بر حذر داشته آشنا سازد تا از هر چه سبب پیدایش این گونه مشقت ها میشود خود را بر حذر دارد طبرسی ۱۳۷۲ق، ج ۴، ص ۱۲۳).  

 

دومین عنصر جدید این داستان که این سوره بیانگر آن شده است، چگونگی فریب آدم و حوا توسط ابلیس است؛ شیطان با وعده رسیدن به دو موهبت جاودانگی و میل به کمال و فرشته گونه بودن آن دو را وسوسه کرد و به خداوند سوگند یاد نمود که قصدی جز خیرخواهی ندارد. در نتیجه کششهای مشروع فطری و سوگند شیطان آدم و حوا عهد الهی را فراموش کرده و به درخت ممنوعه نزدیک شدند. 

 

سومین عنصر جدید داستان حضرت آدم در این سوره بیان رسیدن ایشان به مقام اجتبا بعد از توبه است و به همین دلیل همه علماء معتقدند که قضیه خوردن حضرت آدم (ع) از میوه ممنوعه قبل از رسیدن ایشان به مقام نبوت است.(آل غازی، ۱۳۸۲ق ج ۲، ص ۲۲۵). «اجتباء از ماده جبایت به معنای جمع آوری کردن است فراهیدی ۱۴۱۰ ق، ج ۶، ص ۱۹۲؛ ابن منظور، ۱۴۱۴ ق، ج ۱۴، ص ۱۳۰) اجتباء و برگزیدن یک بنده توسط خدا به این معناست که او را به فیض الهی خود اختصاص داده در نتیجه انواع نعمت ها خود به خود و بدون زحمت به سویش سرازیر میگردد( طباطبایی، ۱۳۷۸، ج ۷، ص۳۴۲) بنا بر این معنا است که تفرع جمله «فَتابَ عَلَیْهِ وَ هَدی» بر آن به خوبی روشن میشود گویا او را دارای اجزایی فرض کرده که آنها را از اینجا و آنجا جمع آوری نموده بعد از آنکه متفرق بودند در یک جا گرد آورده و سپس به او رجوع کرده و هدایتش نموده و به سوی خود به راهش انداخته است ،همو، ج ۱۴، ص ۲۲۳)

 

با اینکه توبه آدم پذیرفته شد اما بازگشت به حال نخستین امکان پذیر نبود و لذا خداوند به او و حوا دستور داد هر دو و همچنین شیطان از بهشت به زمین هبوط کنند در حالی که دشمن یکدیگر خواهند بود در واقع این عهد جدید خدا با آدمیان بود تا بدانند پس از هبوط دشمنی های شیطان با رستگاری و سعادت انسان ادامه پیدا خواهد کرد و راه کار نجات و شکست این دشمن آن است که از هدایتهایی که پروردگار می فرستد پیروی کنند تنها در این صورت است که گزند شیطان یعنی گمراهی انسان وگرفتاری در دام سختی و شقاوت به انسان نمیرسد (بهجت ،پور، ۱۳۹۰، ج ۳، ص ۵۱۰) 

 

 نوییسندگان : سمیه عمادی اندانی ،رضا شکرانی ،مهری کریمی

فصلنامه علمی علوم و قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا تهران 


💎انـجمـن علــمی، نگاهیـــے نو بـــہ اندیــشـہ ورزیــدن

🆔http://@anjomanelmiquran110