انجمن علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد

نگاهی نو برای اندیشیدن
انجمن علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد

اخبار فعالیت ها ، برنامه های پیش رو و یادداشت ها

من واقعی انسان 
انسان کامل - مرتضی مطهری 
نکته ای در اینجا هست که در فلسفه جدید هم به صورت دیگری مطرح است و آن اینکه «من» واقعی انسان کیست و چیست؟ فلاسفه نظر خاصی دارند. نظرشان این است که «من» هر کس همان روان و روح اوست همان است که انسان آن را تشخیص می دهد. «من» را که انسان احساس میکند یعنی همان روح او وقتی به انسان می گویند «من» کیست؟ می گوید «من» یعنی روحم.
روان شناسی امروز لا اقل به این حد از مطلب رسیده است که مقداری از خودت را که تو احساس میکنی یک قسمت از «من» توست. قسمت بیشتر از «من» تو من نا آگاه توست که تو خودت از وجود او آگاه نیستی یعنی در شعور ظاهر تو وجود ندارد. عرفا در اینجا اعجاز کرده اند و چند درجه از روانکاوهای امروز هم دقیقتر رفته اند و صریحاً با فلاسفه مخالفت کرده گفته اند فلاسفه اشتباه کرده اند که گفته اند «من» انسان همان روح انسان است؛ «من» خیلی دقیق تر و عمیقتر است از آنچه که فلاسفه آن را روح انسان می دانند. به قول شبستری : من و تو برتر از جان و تن آمد/ که جان و تن از اجزای من آمد

البته آنها می گویند هر کس به «من» حقیقی خودش آن وقت دست می یابد و «من» خود را آن وقت کشف میکند که خدا را کشف کرده باشد. شهود «من» خود از شهود خدا هیچ وقت جدا نیست و این مطلب درقرآن :و لا تکونوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسِیَهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الفسقون، که داستانش مفصل است.
عرفا شدیداً توجه دارند که «من» انسان خیلی عمیقتر از آن حدی است که فلاسفه درک کرده اند. محیی الدین عربی فلاسفه ای نظیر بوعلی را سخت تحقیر میکند میگوید:سخن شبستری هم عین سخن محیی الدین است.
ملای رومی در یک جا عجیب این مطلب را بیان کرده است :             ای که در پیکار خود را باخته/ دیگران را تو از خود نشناخته ای     
کسی که خود یعنی همان «من» را باخته ای این تعبیر هم از قرآن است: قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ. قرآن می گوید که بزرگترین باختنها و بزرگترین باختن در قمارها این است که انسان «خود» را ببازد.
بعد دلیل می‌آورد و میگوید:آیا زمانی که خلوت برایت رخ دهد که اجباراً در خلوت بروی و یا اختیاراً از مردم جدا شوی از تنهایی وحشت میکنی یا نمی کنی؟ کدام یک از ما هستیم که ده شبانه روز در یک جا تنها باشیم و حوصله مان سر نرود؟ حبس تک سلولی بالاترین حبسهاست چون آدم تنها می ماند. اگر خودت را یافته بودی و خودت را درک کرده بودی چنین حالتی پیدا نمی کردی.
اگر تو خودت را کشف کرده بودی وقتی در خلوت با خودت بودی نیازی به هیچ چیز نداشتی اینکه در خلوت وحشت میکنی برای این است که با خودت هم نیستی خودت را هم گم کرده ای خودت را باخته ای.
این است که روح و حقیقت عبادت که توجه به خداست، بازیافتن خود واقعی است. انسان خود حقیقی اش را در عبادت و در توجه به ذات حق پیدا میکند و می یابد.
بنابراین عرفا تا این حد این مسئله را کشف و درک کرده اند. ولی در عین حال ما در مسئله جهاد با نفس توجه مکتب عرفان به مسئله کرامت و عزت و شرافت مقام عالی نفس را که نباید لکه دار شود و اساساً با تکیه به آن است که انسان به مقامات عالی می رسد - خیلی خیلی کم می بینیم آنقدر کم میبینیم که باید بگوییم نیست؛ یعنی اگر آن را با دستورهایی که در متون اسلام آمده است مقایسه کنیم می بینیم با اینکه عرفا همه چیز را از دستورهای اسلام الهام گرفته اند این الهام را کمتر گرفته اند و شاید سرش این بوده که کمتر نکته این مطلب را درک کرده اند.

کانال ایتا :https://eitaa.com/anjomanelmiquran110

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی